مجموعه یادداشت هایی در باب “ارتباط”
مجموعه یادداشت هایی در باب “ارتباط” ۱۰
-
- رواداری در مکعب همگرایی : هم گامی
همگامی Synchronization به عمل هماهنگ کردن رویدادی برای عمل کردن به عنوان یک سیستم واحد می گویند مثل عمل رهبر ارکسر، برای هماهنگ کردن ارکسر در زمان اجراء. سیستمی که به همراه همه قطعاتش همگام کار می کند سینک sync یا همگام نامیده می شود.
اما در مکعب همگرایی ضرورتا این معنا به شکل کامل در نظر نیست. چرا که بیش تر و پیش تر از این مهم ضرورت دارد که «همگام» شدن در بستر همفکری ایجاد شود. همگام شدن در این معنا یعنی همرو، موافق، متوافق، هم زمان، متقارن، و در یک وقت واقع شونده است. در زبان انگلیسی concurrent و بیش از آن concordant به معنای قبول کننده، موافق، جور، خوش اهنگ، هم نوا، هم اهنگ، مد نظر است.
در هم فکری بر آن می شویم که با ایجاد ارتباط تعاملی در ریختار ارتباط خود با دیگری و دیگران، از نقاط مشترک ذهنی برخوردار و با اتکاء به این نقاط مشترک ذهنی بر مبنای تجانس معنایی به هم گامی های عینی بر مدار کنش ها و اقدامات عینی نایل آئیم.
همگامی در این دیدگاه بستر پرورِ همبستگی های اجتماعی و مشارکت عمومی است. از جمله مفاهیم کلیدى و برجسته در مطالعات اجتماعى و جامعه شناختى، دو مفهوم همبستگى اجتماعى و مشارکت عمومى است. همبستگى اجتماعى در زبان لاتین معادل social solidarity به کار رفته است. و در لغت به معناى وحدت، وفاق و وفادارى است که ناشى از علایق، احساسات، همدلى و کنش هاى مشترک است. این واژه با واژه social cohesion یا انسجام اجتماعی مترادف است و با واژه هاى دیگرى همچون یکپارچگى اجتماعى (social Integration)، وحدت unity))، وفاق اجتماعى (social harmony)، نظم اجتماعى(social order ) از یک خانواده هستند.
همبستگی اجتماعی در پرتو هم گامی موثر به احساس مسئولیت متقابل بین چند نفر یا چند گروه که از آگاهى و اراده برخوردار باشند و شامل پیوندهاى انسانى و برادرى بین انسان ها به طور کلى و حتى وابستگى متقابل حیات و منافع آنها می باشد. به این ترتیب فرد در برابر دیگران احساس مسئولیت می کند و بر آن می شود تا در مسیر حیات با دیگران هم گام، و در بستر این همگامی ها متوجه همبستگی های بیش تر اجتماعی و … شود. به زبان جامعه شناختى همبستگى پدیده اى را مى رساند که بر پایه آن در سطح یک گروه یا یک جامعه، اعضا به یکدیگر وابسته اند و به طور متقابل نیازمند یکدیگر هستند.
این جهت گیری زمینه پرور و بستر سازِ مشارکت اجتماعی می شود. مشارکت عبارت است از قبول همکارى آگاهانه و از روى میل و اراده براى رسیدن به یک هدف خاص. به عبارتى دیگر شرکت همراه با اختیار در یک عمل جمعى توأم با تعهد با مسئولیت برمبناى استفاده از اطلاعات و فرصت ها مى باشد.
آگوست کنت، جامعه شناس فرانسوى، ملاک شکل گیرى وفاق و همبستگى اجتماعى را بر توافق اذهان آدمیان مى داند و معتقد است که جامعه به وجود نمى آید، مگر آنکه اعضاى آن اعتقادات واحدى داشته باشند. افکار بر جهان حکومت مى کند و جهان را دگرگون مى سازد. به بیان دیگر، همه دستگاههاى اجتماعى براساس عقاید بنا شده اند و بحران هاى سیاسى جوامع امروزى ناشى از هرج و مرج فکرى آدمیان است. این معنا از اگوست کنت این نکته را یاد آور می شود که در هم گامی ها باید هم پذیری ها، هم نشینی ها و هم فکری ها را فراموش نکنیم و هماره در تقویت آن ها کوشا باشیم.
