مجموعه یادداشت هایی در باب “ارتباط”
مجموعه یادداشت هایی در باب “ارتباط” ۱۱
❖ رواداری در مکعب همگرایی : هم دلی
ضلع بعدی از اضلاعِ مکعب همگرایی در «هم دلی» معنا می پذیرد. بعد از آن که اضلاع هم پذیری به هم نشینی، از هم نشینی به هم فکری، از هم فکری، به هم دلی، و از هم دلی به هم گامی، می رسد. هم گامی Synchronization به عمل هماهنگ کردن رویدادی برای عمل کردن به عنوان یک سیستم واحد گفته می شود. این پیش زمینه همدلی است
با هم زیستن، به باهم اندیشیدن و باهم اندیشیدن می تواند موجب آمادگی های لازم برای هم گام شدن را در پی داشته باشید. هم گامی در پی آن می آید که همه ی جامعه هدف در بازار حیات اجتماعی در پی آن بر می آیند که کارها و کنش هایی را با هم در صحن عمومی حیات اجتماعی تجربه کنند. این تجارب گرانسنگ در صحن عمومی اجتماع «سایش ها و سازش ها» ی رنگارنگی را به وجود می آورد. این سایش ها و سازش ها در نهایت در درنگ گاه هایی از حیات اجتماعی به سمت ایجاد فضاهای مناسب و متناسبی گرایش پیدا می کند. این فضا جهت گیری سخت گیرانه ای را به نمایش می گذارد که رویکردهای برون گرای فعالیت های هم گام را با جهت گیری های درون گرای پیوند خورنده با ایمان درونی به هم پیوندی بیش تر از دریچه دل و دهلیزهای هزارتوی احساس آگاهانه و تجربه شده متکی و کامل تر می سازد اما
واژه همدلی در چه معنایی بروز و ظهور تعریفی پیدا می کند؟
در حالی که همهی ما به سادگی واژهی همدلی را بهکار میبریم و معتقدیم که معنا و مفهوم آن برایمان واضح است، در میان محققان و متخصصان این حوزه، اتفاق نظر چندانی بر روی معنای این واژه وجود ندارد. در بسیاری از مواقع، این واژه با همدردی هم همراه می شود ، و این معنا را پرابهام تر و غبارآلودتر جلوه گر می سازد
حتی با وجودی که در نخستین جلسات آموزش مدیریت، مذاکره و هوش هیجانی، به تفاوت همدلی و همدردی اشاره میشود، روانشناسان در شیوهی جداسازی و تفکیک این دو، همنظر نیستند
بنابراین به جای عبارت میخواهیم بگوییم همدلی و همدردی چیست، دقیقتر خواهد بود اگر بگوییم: همدلی به همدردی می انجامد و این تنها در همدردی محدود نمی شود بلکه با تکیه بر مسیر ایجاد هم گرایی در نهایت به بخت مشترک می انجامد که در آن موجب یا زمینه پرور و زمینه ساز همدردی های ژرف و گسترده مردمان می شود صحیح خواهد بود. از این رو با وجود نزدیکی این واژه ها با یک دیگر، میخواهیم با هم قرار بگذاریم که واژه ها از جمله همدلی و همدردی را در معانی و تعریف خود به کار بریم و از تلاقی مخلوط کننده و درهم آمیختگی های محلول کننده آن ها دوری کنیم
کارل راجرز در تعریف هم دلی می گوید :« همدلی به معنای درک دنیای شخصی طرف مقابل؛ به گونه ای است که انگار که دنیای خودتان است.» البته قید انگار مهم است و نباید از بین برود.همدلی یعنی حس کردن خشم، ترس و سردرگمیِ درمانجو؛ چنانکه انگار حس خودتان بوده؛ بدون اینکه خشمگین شده، بترسید، یا اینکه سردرگم شوید
به این گونه میتوانیم بگوییم همدلی یعنی اینکه به شکلی به دنیای اطراف نگاه کنیم که انگار، از چشم فرد دیگری به جهان مینگریم
عبارت دوکلمهای که هاینز کوهات مطرح کرده نیز یکی از بهترین تعریف های همدلی است.اگر از ظاهر اصطلاح« Vicarious Introspection درون نگری جانشین»،نمیترسید، کلمهی Vicarious برای توصیف کارهایی به کار میرود که از طرف فرد دیگر و به نیابت از او انجام میدهیم
کلمهی Introspection هم چنانکه می دانیم، به معنای دروننگری و جستجوی حالات و تجربیات درونی است. بنابراین میتوانیم همدلی را به صورت درون نگری نیابتی تعریف کرده یا این تعبیر را به شکل زیر به یک جملهی فارسی ساده تبدیل کنیم
همدلی یعنی اینکه به درون وجود من بیایی، و بکوشی به نیابت من و از طرف من، درون من را جستجو کنی و دنیای اطراف را، آنچنانکه من میبینیم، ببینی و بفهمی. من نیز به مثابه تو در درون تو خود را باز یابم و به نیابت از تو درون تو را جستجو کنم و به این ترتیب با درک متقابل بتوانیم زمینه پرور ایجاد زمینه های مناسب برای پیوند هم دیگر با درک متقابل و دانایی درونی شده نسبت به هم بازیابیم
اکثر نویسندگان در زمینهی مدیریت و هوش هیجانی، ترجیح میدهند به جای هم دلی شناختی و هم دلی احساسی، از دو اصطلاح همدلی و همدردی استفاده کنند. به بیان دیگر هم دلی شناختی را با «هم دلی»، و هم دردی را مواجه با «هم دلی احساسی» بگذاریم
ما نمیخواهیم به مدیری که حقوق کارمندان خود را نداده است، بگوییم خودت حقوق نگیر تا حس همدردیات تقویت شود.به یک پزشک بگوییم خودت تک تک بیماریها را تجربه کن، تا توانایی همدردیات افزایش یابد. بگوییم قاضی که خود جرمی انجام نداده باشد، هرگز نمیتواند همدردی کند و از این منظر، قاضی ضعیفی است
تقریباً هر چه در کتاب های مدیریت، هوش هیجانی و کاریزما دربارهی همدلی میبینید به جنبهی شناختی (Cognitive) آن پرداخته و ما هم با شما قرار میگذاریم که از این به بعد، وقتی همدلی را بهکار میبریم، منظورمان همین جنبه باشد.اگر قصدمان اشاره به همدلی احساسی و عاطفی بود، از اصطلاح همدردی استفاده کنیم
