مجموعه یادداشت هایی در باب “ارتباط”

مجموعه یادداشت هایی در باب “ارتباط”

  • رواداری میان من و تو و لذت دوستی میان همگان (۲)

پرسش نهایی بخش نخست از این مجموعه برای پاسخگویی به پرسش های کلیدی قبل این بود که :

معیارهایی که در پرتو آن می توانیم همدیگر را قبول نماییم چیست ؟”

پیش و بیش از پاسخ به این پرسش باید در معانی چندی تعمق داشته باشیم. بسیاری از ما اهداف مشترکی برای بهبود شرایط همزیستی و همگرایی داریم. در پی آن هستیم  که از خشونت و بیماری به دور باشیم. زیستگاه و زیستنگاه زدگی مان پوینده و پویا باشند. همه ما دوست داریم در پیرامون خویش آدم‌هایی را داشته باشیم که به ما اهمیت بدهند و کسانی باشند که بتوانیم به آنها اعتماد کنیم. برای آن ها اعتبار قائل شویم و برای ما اعتبار قائل شوند.

اما چگونه می‌توان چنین باهم بودگی را ایجاد کرد؟

هم پذیری گام نخست باهم بودگی است. 

هم پذیری یعنی چه ؟

هم پذیری یعنی پذیرش دیگران نه به معنای “دِگَرِ” خود که به معنایِ “دیگرِ” خویش؛ به گونه ای که او را نیز به سان خود ببینی و همان را بر او روا بدانی که بر خویش روا می دانی و می داری. 

اگر می خواهیم هم پذیر شویم باید همدیگر را دشمن ندانیم ، بل دوست بخوانیم. گمان بد را دور و نگاه نیکو را جایگزین ان نمائیم. به این ترتیب گروهی از افراد گرد]واهند آمد که از سرزمین، تجربه یا علایق مشترک و یا اهداف یکسان برخوردارند. اغلب هم پذیری محصول هم سرزمینی بوده است.افرادی که در یک محل مشترک زندگی می‌کنند: محله مشترک، شهر یا شهرک مشترک، و ایالت یا کشور مشترک و حتی قاره مشترک. 

همچنین افراد ممکن است خودشان را با دیگرانی هم پذیر بدانند که با اعضای آن تجربیات مشابه دارند. به عنوان مثال، افراد ممکن است خودشان را به عنوان بخشی از باهم بودگی های زیر تلقی کنند:

  • نژادی یا قومی
  • مذهبی
  • ورزشی 
  • معلولان
  • علمی

و سرانجام، با هم بودگی ممکن است از افراد دارای علایق مشترک تشکیل شود. به عنوان مثال، ممکن است از هم پذیری ها متکی بر هم گرایی کسب و کارها، باهم بودگی کارگران، یا باهم بودگی حمایت از بی سرپرستان حرف بزنیم.

هرچه اعضای یک مجموعه باهم بودگی در همراهی و همگرایی خود از وضعیت اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی، نهادی و ارتباطی بهتری برخوردار باشند، آن باهم بودگی ها قوی تر پایا تر و پویاتر خواهند بود. .

همکاری‌های ائتلافی، نهادهایی هستند که برای بهبود وضعیت با هم بودگی کار می‌کنند. آن‌ها افراد را تشویق می‌کنند تا با همکاری یکدیگر تغییر مثبتی در با هم بودگی ایجاد کنند. برای مثال، در اقدامی برای بهبود وضعیت آموزش ممکن است کارکنان مدرسه، مربیان، کسبه، جوانان و افراد سالخورده همکاری کنند. زیرا چنین مشارکت‌هایی افراد را از همه پراکندگی های گوناگونِ با هم بودگی گردهم می‌آورد و تلاش آن‌ها در زمانه های گونِگون امکان بیشتری برای موفقیت فراهم می‌کند.

ظرفیت با هم بودگی به توانایی اعضا در تکمیل آن چه «مکعب همگرایی یا با هم بودگی» می نامیم؛ ایجاد می شود. برای ایجاد گشتار ها و گشتاورهای تدریجی در مسائل مختلف باید به هم بختی یا بخت مشترک رسید. ظرفیت به یک‌باره به وجود نمی‌آید، و مانند یادگیری مهارت هایی چون ورزش و آشپزی است چیزی نیست که وقتی آموختید، از یادتان برود و مانند همان مهارت ها، هر‌چه بیش‌تر کوشش کنیم، بهتر می‌شویم. 

 از این رو اکنون اهمیت پرسش معیارهایی که در پرتو آن می توانیم همدیگر را قبول نماییم چیست ؟، مشخص تر شد. این معیارها بنیاد باهم بودگی ها را در ارتباط پایه می گذارند.