مجموعه یادداشت های : موزه دوستی مردم ایران و امریکا

موزه دوستی مردم ایران و امریکا

بخش نخست : فرهنگ و با هم بودگی

  • مقدمه 

در جغرافیای سیاسی جهان امروز ارتباط دو ملت ایران و آمریکا ، یکی از موضوعات مهم به حساب می آید. دولت های حاکم بر ایالات متحده امریکا و جمهوری اسلامی ایران ،‌ در چهاردهه اخیر پس از تسخیر سفارت آمریکا ، در نزاع مداوم به سر برده اند. اما ، ملت ایران به ویژه در دو دهه ی اخیر و پس از بازیافت جایگاه خود در سایه ی ناکارآمدی نظام حاکم برای پاسخگویی به نیاز های متفاوت و جامه عمل پوشاندن به شعارهای انقلابی، خواهان ارتباط با ملت آمریکا و مهاجرت گسترده به این کشور هستند. ‌

تلاش های دو ملت برای نزدیک تر شدن به هم در فضای غبارآلود ارتباط رسمی میان دولت های حاکم بر تهران و واشنگتن جدای از رودرویی های سیاسی بخش مهمی از تعاملات فرهنگی میان دو ملت بزرگ ایران و امریکا را دربر می گیرد. در این میان ، تلاش در نقش بندی این ارتباط از نظر تاریخی با برپاداشتن موزه دوستی مردم ایران و امریکا گامی بلندی در احیای این ارتباط در دامان تعاملات فرهنگی و دوستی های انسانی در بستر غیر سیاسی و در همان حال بشردوستانه و ملی است. مجموعه حاضر با بیان اهمیت برپایی موزه دوستی مردم ایران و امریکا تلاش خواهد داشت تا به این مهم از جنبه های گوناگون و در بخش های مختلف بنگرد. 

  • اهمیت ارتباط فرهنگی 
    • فرهنگ 

«فرهنگ» به ویژگی‌های گروه یا باهم بودگی هایی اشاره می‌کند که پنجره زیست مشترک اعضای آن در بستر زمان، شيوه‌ درک آنها از جهان را شکل می‌دهد. مانند گروه‌هایی که در آن‌ها زاده شده‌ايم مثل تبار، خاستگاه ملی، جنسیت، طبقه يا دين. فرهنگ هم چنین می‌تواند ویژگی‌های گروهی باشد که بدان می‌پيونديم يا بخشی از آن می‌شويم. مثلا می‌توان با نقل مکان به کشور یا منطقه‌ای تازه، با تغيير در جايگاه اقتصادی‌، یا به خاطر معلول شدن، فرهنگی تازه را کسب کرد. وقتی به فرهنگ با این وسعت فکر می‌کنيم درمی‌يابیم که همه‌ ما هم‌زمان به فرهنگ‌متفاوت و خرده فرهنگ های متعددی تعلق داریم. 

    • اهمیت فرهنگ 

چرا فرهنگ مهم است؟ پرسشی اساسی است. فرهنگ بخش مهم و جدایی‌ناپذیری از زندگی‌ مردم است. فرهنگ بر ديدگاه‌ها، ارزش‌ها، حس شوخ‌طبعی، اميدها، وفاداری‌ها، نگرانی‌ها و ترس‌های‌ مردم اثر می‌گذارد. در نتيجه، کار کردن با مردم و برقراری رابطه با آن‌ها، به شما کمک می‌کند شناخت و درک بهتری از فرهنگشان پیدا کنید.

ولی ضمن شناخت فرهنگ، این نیز مهم است که به یاد داشته باشيد ما چقدر زمينه‌های مشترک داریم. نگاه‌های مردم به دنيا بسیار متفاوت است ولی همه می‌دانند صبح از خواب برخواستن و انتظار ماجراهای روز را داشتن يعنی چه؟. همه‌ ما انسان هستیم. همه‌ ما درژرفای وجودمان به هم مهر می‌ورزيم، می‌خواهيم چيز یاد بگیریم، اميدها و آرزوهايی داريم، و درد و ترس را تجربه کرده‌ايم.

در عين حال، نمی‌توانیم تظاهر کنیم که فرهنگ‌ها و تفاوت‌های ما مهم نيستند. نمی‌توانيم از کنار تفاوت‌هایمان بی‌اعتنا عبور کنيم و تظاهر کنیم که اين تفاوت‌ها وجود ندارند و آرزو کنیم که کاش همه شبیه هم بوديم. نمی‌توانيم وانمود کنيم که تبعیض وجود ندارد. 

جهان روز به روز رو به سوی گوناگونی و تنوع فرهنگی بیشتر می‌رود و شامل مردمی با اديان، زبان‌‌ها، گروه‌های اقتصادی و گروه‌های فرهنگی متعددی می‌شود.

در این میان، بیش تر روشن می‌شود که برای ساختن گروه ها و باهم بودن هایی که در بهبود شرایط و حل مشکلات موفق‌تر باشند، باید فرهنگ‌های بسیاری را درک کنيم و قدرشان را بدانیم، با مردمی با فرهنگ‌های متفاوت رابطه برقرار کنیم و ائتلاف‌هايی قوی با گروه‌های فرهنگی مختلف ایجاد کنیم. علاوه بر این، باید گروه‌هایی را که جزء جريان اصلی محسوب نمی‌شوند به مرکز فعالیت شهروندی وارد کنيم. چرا؟

  1. برای ساختن باهم بودن هایی که آن‌قدر قوی باشند که بتوانند تغيیر مهمی ايجاد کنند، به افراد زيادی نیاز داریم که با هم کار کنند. اگر گروه‌های فرهنگی با هم متحد شوند، در رسيدن به اهداف مشترک موفق‌تر خواهند بود تا وقتی که هر گروهی به تنهايی و در انزوا عمل کند. 
  2. هر گروه فرهنگی نقاط قوت و چشم‌اندازهای منحصر به فردی دارد که باهم بودگی های بزرگ‌تر می‌تواند از آن‌ها سود ببرد. ما به افکار، رسوم و حکمت‌های متفاوت و گوناگون برای حل مشکلات و غنی کردن زندگی اعضای گروه نيازمندیم.
  3. فهم فرهنگ‌ها به ما کمک می‌کند که بر شکاف‌های نژادی و قومی غلبه کرده و از آن‌ها اجتناب کنیم. شکاف‌های نژادی و قومی منجر به سوء تفاهم‌ها، از دست رفتن فرصت‌ها و گاهی اوقات اعمال خشونت می‌شود. درگیری‌های نژادی و قومی منابع مالی و انسانی گروه ها را به تحلیل می‌برند و گروه‌های فرهنگی را از حل مسائل مشترک کلیدی‌شان منصرف و دور می‌کند.
  4. مردمی که فرهنگ‌های مختلفی دارند باید در روندهای تصميم‌گیری دخالت داده شوند تا برنامه‌ها يا سياست‌گذاری‌ها موثر باشند. مردمی که تحت تاثیر تصميمی قرار می‌گیرند باید در تعیین راه حل‌ها دخالت داده شوند – اين یک اصل اساسی دموکراتيک است. بدون نظر و پشتيبانی همه‌ گروه‌های درگیر، احتمال تحقق تصميم‌گيری، اجرا و پیگيری بسيار پايین‌تر می‌آيد.
  5. ارج نهادن به گوناگونی و تنوع فرهنگی زمینه‌ساز ایجاد جامعه‌ای برابر و منصف است. برای مثال تحقيقات نشان داده است که وقتی معلمان پیشینه‌های مختلف فرهنگی دانش‌آموزان را می‌فهمند و برای آن‌ها ارزش قائل می‌شوند، دانش‌آموزان در مدرسه عملکرد بهتری دارند، چون بیشتر احساس می‌کنند که محیط پذیرای آنها است، و احساس می‌کنند عضوی از باهمستان مدرسه‌‌اند، در نتیجه بیشتر تلاش می‌کنند و در مدرسه موفق‌تر خواهند بود.
  6. اگر از تاثيرات گروه‌های فرهنگی بر جریان‌های تاريخی و فرهنگی درسی نياموزیم، نمی‌توانیم ديدگاهی درست و دقیق درباره‌ جامعه و باهم بودگی هایمان داشته باشیم.

وقتی به گوناگونی و تنوع فرهنگی فکر می‌کنيد، شايد مفيد باشد که آینده باهم بودن را با توجه به ویژگی‌های فرهنگی که در حال ایجادش هستید تجسم کنید. برای تعيین اهدافی مربوط به ساختن رابطه ميان فرهنگ‌ها، حل و فصل اختلافات، يا ايجاد يک ائتلاف دارای تنوع فرهنگی، داشتن چشم‌اندازی از ویژگی‌های فرهنگی که قصد دارید به‌ آن برسید، مفید است. 

در این میان بررسی تاریخ ارتباط دو فرهنگ در قالب یک موزه دوستی میان مردمان دو کشور می تواند اقدامی اثرگذار محسوب شود. اقدامی که با هم بودن را مستند و استمرار آن را در یک همکاری فرهنگی و مردمی جدای هیاهوی سیاست بازان به آشکارا دنبال می کند. مردمان را با هم آشنا و ملت ها را به یکدیگر نزدیک کند.